شایان بهترین هدیه خدا

یادداشتهای روزانه مامان شایان

شایان بهترین هدیه خدا

یادداشتهای روزانه مامان شایان

روزهای مهد

 بعد از مدت ها غیبت من برگشتم 

بهاربیست                   www.bahar-20.com

این روزها شایان جون به مهد میره و سرش حسابی گرمه. یه برنامه هفتگی داره که بیا و ببین  :

خدمات وبلاگ نویسان جوان               www.bahar-20.com

 

شنبه ها:    ورزش... آشنایی با مفاهیم...تغذیه...کاردستی و کولاژ...انگلیسی...قصه و داستان  

 

یکشنبه ها:ورزش....شعر و سرود...کتاب کار با قیچی..تغذیه..نقاشی..بازی..سفالگری  

 

دوشنبه ها:ورزش..نقاشی آزاد..مفاهیم ریاضی..تغذیه..انگلیسی..موسیقی  

 

سه شنبه: ورزش..شعر و سرود...علوم..تغذیه..ژیمناستیک..بازی...پازل  

 

چهارشنبه:ورزش...بازی..تغذیه...انگلیسی..نقاشی...کتاب نقطه به نقطه  

 

بهترین و جدیدترین خدمات وبلاگ نویسان جوان                www.bahar-20.com 

از زنگ موسیقی خیلی خوشش نمیاد و معمولا وقتی روزهای دوشنبه که میرم دنبالش آقا در حال گریه کردن هستن  

اما در کار سفالگری داره پیشرفت هایی حاصل میشه..تا حالا یه مار..یه حلزون و یدونه سبد درست کردند ایشون.... بله 

چراغ خونه ! تولدت مبارک

بالاخره این طلسم دست به کیبورد نبردن من هم به یه بهونه ی زیبا شکسته شد و حالا مینویسم برای شوهر عزیزم که دیروز تولدش بود (اینکه چرا با یه روز تاخیر؟ به خاطر اینکه درگیر مهمون داری های روز تولد خودش بودم...پس موجه است ایشالله) 

 

شوهر خوبم تولدت مبارک 

بابا جونی تولدت مبارک 

 

ایشالله ۱۲۰ ساله بشی 

 

هنوز برام همونی 

همون نفس توی سینم 

بگو تو بهترینی 

یا من عاشق ترینم

گلپونه ها

هیچوقت تحمل شنیدن آهنگ گلپونه ها با صدای زنده یاد ایرج بسطامی  را نداشتم چون به محض شروع اولین ضرباهنگ گریه امونم نمیداد برای همین از شنیدنش همیشه فراری بودم....  

اما این روزها کار من تنها گریه است .... 

توی این ساعت شوم، توی این فصل کبود... 

...پاره ای گل اینجا، تیکه ای ماه اونجا... 

کوچه تا کوچه هراس، خونه تا خونه عزا...

 

بی هویت

چند ماهی از راه اندازی وبلاگم میگذره.

در این مدت سعی کردم بیشتر از پسرم بنویسم تا وقتی بزرگ شد بدونه چقدر دوستش دارم و لذت ببره . 

من از دوستی مینویسم از روابط انسانی و حفظ روابط انسانی که انگار داره از بین میره . 

به وبلاگهای مختلفی سرزدم و نظرگذاشتم، دوستان زیادی هم پیدا کردم که مرتب به من سر میزنن و بزرگوارانه نظر میدن و خودشون هم صاحب وبلاگ هستن وبلاگهایی با محتوا که وقتی مطالبشونو میخونم احساس میکنم وقتم تلف نشده و بعضا چیزی هم یاد گرفتم ... خیلی هاشون هم آدم های با احساسی هستن که من واقعا در مقابل احساسات پاکشون کم میارم. 

اما شرمنده هستم که میبینم یه نفر پیدا شده و پیغامهایی روی پستهای من میذاره  کاملا بی ربط  . نمی دونم چی میشه بهش گفت

 یه عقده ای ، روان پریش و بی عقل و منطق و از طرز نوشتنش معلومه که خانواده گرم و عاشقانه ای نتونسته برای خودش بر پا بکنه . واقعا براش متاسفم

غافل از اینکه رد یابی این قبیل آدمها خیلی ساده است و به قول یکی از دوستان با یه رد یابی ساده میشه فهمید اینها کی هستن و از کجا وصل میشن!! و  حتی با جه کارت اینترنتی وصل میشن 

در نهایت پیام من برای این فرد ناشناس و بی هویت !

خودتو خسته نکن  

الفاظ زشتتو که لایق خودت و نشون دهنده ی تربیت خانوادگیته نگهدار و برو توی سایتها و ویلاگهایی که پذیرای تو و امثال تو هستن 

شاید هم از طرفداری انتخاباتی من از میر حسین  موسوی تنگت گرفته، اگه اینطوره،مرد باش و بحث بکن  

اگه سعی داری با این پیامها من و خانواده ی منو دچار استرس بکنی باید بهت بخندم و بگم که داری خودتو خسته میکنی  

از خداوند برای تو و امثال تو آرزوی سلامت روان میکنم.   

خدا را شکر که با هدایت خود بزرگوارش و پدر و مادری دلسوز و پاکی قلب و طینت خودم(که حتی برای دشمنانم هم ارزوی خوشبختی میکنم )  کانون خانوادگی گرم و صمیمانه و عاشقانه ای دارم.... و همین مرا بس....