یک ماه میشه که شایان جونی به گفته خودش داره میره دبیرستان
از شنبه تا چهارشنبه هر روز یه کارگاه آموزشی داره (دانش،بازی ورزش،خلاقیت،قصه خوانی و چی خوبه چی بده). بدک نیست و قراره از ماه آینده کتاب هم داشته باشن، حداقل اینجوری میفهمم هر روز چی یادگرفته و خودم هم میتونم باهاش تکرار کنم. اما در مورد بعضی از کارگاه ها که کتاب ندارن ، باید منتظر گزارش کارش باشم. از خودش که سوال میکنم هیچی بروز نمیده
لوبیا فردا زود بیا اولین جمله ای بود که شایان جونم در ۱ سالگی گفت و اولین شعرهایی که با علاقه خودش و بدون دخالت من ( از طریق سی دی آموزش ترافیک عمو پورنگ) ماه گذشته از بر کرد:
چراغ راهنمایی (18 مصرع)
آقای راننده (۲۰ مصرع)
همیار پلیس (13 جمله)
آقای موتور سوار
تا 10 میشمره
تا 5 انگلیسی
اشکال دایره مثلث بیضی مربع را تشخیص میده
الف و ب را یادگرفته و میتونه آب و بابا بنویسه
(البته باید اعتراف کنم که در یاد دادن حروف و اعداد به شایان کمی تنبلی و تاخیر کردم)
سی دی های آموزش زبان انگلیسی براش گرفتیم که خیلی دوست داره
عاشق کارهای عملی و تعمیراته (کار با ابزار)
خیلی کنجکاوه و بعضی وقتها سوالهای عجیبی میپرسه مثلا
" چرا جیش میکنیم؟" " چرا جیش مثل آب میمونه؟"
حتی سوالهای آموزشی تربیتی :
مثلا یه روز بمن گفت" این درسته که منو دعوا میکنی بعدش میگی شایان جون عزیزم؟؟!!!!!!!!"
تولد شایان جون امسال در منزل بابا بزرگ جونی و به همت و زحمت فراوون مامان بزرگ جونی برگزار شد، البته زن دایی و دختر دایی جونی هم خیلی زحمت کشیدن
همینجا از همه این نازنینان تشکر میشه، فراوان
بعد از مدت ها غیبت من برگشتم
این روزها شایان جون به مهد میره و سرش حسابی گرمه. یه برنامه هفتگی داره که بیا و ببین :
شنبه ها: ورزش... آشنایی با مفاهیم...تغذیه...کاردستی و کولاژ...انگلیسی...قصه و داستان
یکشنبه ها:ورزش....شعر و سرود...کتاب کار با قیچی..تغذیه..نقاشی..بازی..سفالگری
دوشنبه ها:ورزش..نقاشی آزاد..مفاهیم ریاضی..تغذیه..انگلیسی..موسیقی
سه شنبه: ورزش..شعر و سرود...علوم..تغذیه..ژیمناستیک..بازی...پازل
چهارشنبه:ورزش...بازی..تغذیه...انگلیسی..نقاشی...کتاب نقطه به نقطه
اما در کار سفالگری داره پیشرفت هایی حاصل میشه..تا حالا یه مار..یه حلزون و یدونه سبد درست کردند ایشون.... بله